کشف دهان تو

یازده و بیست و شش دقیقه صبح یکشنبه بیست و هشت مهر نود و هشت. کاسپین. پایان

 

 

میم اونشب گفت: اگر بچه داشته باشم و بخواد به سیاوش قمیشی و این آهنگا گوش بده، چنان می زنم تو سرش صدا سگ بده..

و من تو تموم راه تا دریا وقتی ب آهنگایی از سیاوش که خودش هم فراموششون کرده گوش می دادم و هربار می رسید به ”از منه خسته، رو خط رقتن، بی تو یه سایه فقط می مونه”، دلم می خواست بزنم کنار و پیاده شم بدوام، فکر می کردم شاید باید یکی بزنه تو سر من تا صدا سگ بدم و دیوار شیشه ای دورم فرو بریزه تا نفسم بالا بیاد.. اما ب پیر، ب پیغمبر خمیره ی هر کی هرجور بود تا ته همونه! من تا ته دنیا همینم..

زن دایی امروز زیر عکس دریا نوشت: ما ر ینا قدر بدون، تنهایی انسان رو ب خودشناسی می رسونه..

 

و باز سیاوش گفت: تو قامت سیاه شب، وقتی ستاره می میره، شاید می خواد بهم بگه، واسه رسیدن ب تو دیره..

    • يكشنبه ۲۸ مهر ۹۸

    I feel blue

     

    فرو بریز دیواره ی ناامید از ماندن مهمانت و بگذار نفس بکشم

    • يكشنبه ۲۸ مهر ۹۸

    Dear Moon, my Moon

     

    ‎اونجا لابلای اون اویرنس ها نوشته بود: شرایطی ک هرکس توش بیشتر از یکسال مونده، انتخابشه. و این میزری انتخاب منه

    • شنبه ۲۷ مهر ۹۸

    Your last impression. .

    آیا همه ی این ها لازم بود؟

    • چهارشنبه ۲۴ مهر ۹۸

    کسی ک حاضر نیست ن شادمان شود و ن سوگوار شود.. م.چ

    صبح ها میرم کلاس رقص!

    +متاسفم.. خیلی

     

    • چهارشنبه ۱۷ مهر ۹۸

    ما را شکار کرد و بیفکند و برنداشت

    • يكشنبه ۱۴ مهر ۹۸

    Redecorating

    • شنبه ۱۳ مهر ۹۸

    Your desire humiliates you

    • دوشنبه ۸ مهر ۹۸

    I wish myself a kinder tree, kinder than you

     

    • دوشنبه ۸ مهر ۹۸

    Immaculate

    • يكشنبه ۷ مهر ۹۸