کشف دهان تو

هفت میلیارد! هفت میلیارد آدم روی این توپ زندگی می کنند و از بین این ها فقط یکیشون برادرتِ. فقط یکیشون خواهرتِ. یدونه مامان و یه بابا. سه تاشون بچه هات هستند. دوتای دیگه شون به تو ربط دارند.

1 + 1 + 1 + 1 + 3 + 2 = 9

9 مارینا! 9 ! هفت میلیارد کجا و نه کجا!

و تو از بیست و چهار ساعتِ یک شبانه روز نهایت پنج ساعت رو پیشِ دوتاشون هستی، 168 ساعت تو هفته ست و تو چهار ساعتش رو کنارِ هفت تای دیگه هستی.

5 + 4 = 9

9 مارینا! 9!

و حواست نیست که چطور به این 9 جادویی گره خوردی و یادت رفته جِمِنای هستی و 9 عدد شانستِ.

اندازه ی 9 ساعت آدم باش.

خواهرِ ماریا نباش، خواهری کن براش. وقتی ازت سوال می پرسه هی نگو سوال بعدی. وقتی میگه برات بافتنی می خوام ببافم نگو اِ؟،بگو ممنونم عزیزم،خسته میشی .. بهش بگو که چقدر زیباست.

آرزو نکن پسر بودی تا فِرِد برادر داشت و براش درد دل می کرد. خواهری باش محکم، محکم باهاش حرف بزن و دخترونگی هات رو بگذار برای بعد. وقتی نگرانِ که با دوبار توضیحِ گرامر هنوز جمله رو درست نساخته بهش بگو دو بار که چیزی نیست دوهزار بار برات توضیح میدم چون فقط تو برادر منی.

هر صبح بیرون میری و سلام دخترم صبح بخیر رو میشنوی در جواب هومِ بی سر و ته خودت. بقولِ الن دجنرس فر ا چنج هم ک شده تو اول بگو سلام مامانم، صبحت بخیر. وقتی باهات حرف میزنه به صورتش نگاه کن، فکر نکن فقط گوش دادن به حرف هاش یعنی اتمام مسئولیتت. فقط یه مامان داری، بهترین هم هست، یه مارینا داره بهترینش باش.

از تلگرام که می پرسه با اوهوم و نه و نمی دونم جواب نده. اون کسیِ که کارش رو نیمه رها می کنه تا بیاد کلاس دنبالت چون می دونه چتر نبردی. یادت بیاد لحظه ای رو که شهر رو قبول نشدی و بهت گفت صد بار هم اگه رد شدی خم به ابروت نیار .. و همون بود که وقتی قبول شدی با جعبه ی شیرینی اومد دنبالت. یادت بیاد بابا تو اون هفت میلیارد نفر همون یدونه ست.

بچه هات هیچوقت دوباره تو سنی نخواهند بود که ب جای قبلا بگن قلبا، هیچوقت دوباره از پرت کردن بادکنک سمتشون هیجان زده نخواهند شد.

و ..

مجبور نیستی بری بیرون به یه غریبه بگی عزیزم، قابل شما رو نداشت، منم دوستتون دارم، جون دلم، لاو یوو د مُست،.. یادت باشه 9 عدد توئه.

برای متفاوت بودن به جای Black sheep بودن تو خونواده White raven باش:).

+ من هیولا نیستم هیچکس رو نمی رنجونم فقط زیادی ساکتم که همین اشتباهِ.

چهارشنبه ۲۲ مهر ۹۴

15-Whatever

قول داده بودم ب خودم که امروز رو فقط و فقط ترجمه کنم، پا رو خرخره م گذاشته و همچیز طبق برنامه پیش می رفت تا لحظه ای که به
particular problems to deal with رسیدم سرم رو بلند کردم و نگاهم به خرمالوهای رنگ گرفته ی تو حیاط افتاد و یهو متوجه شدم داره راجع ب من حرف میزنه ... پارتیکیولر پرابلمم این پاییزِ، این بارونِ نم نم، این خرمالوهان، لحظه ایِ که اون نیمکتِ پشت به استخر وسط پارکِ قدس یادم میاد، اینکه چقدر سهمم از این پاییز کم خواهد بود. نازنین اصرار می کنه کاموا بافتن رو شروع کنم " ماری وقتی تموم شه و بدونی خودت تنها بافتیش خستگی محو میشه"هاش فقط یه جواب داره برای کی؟ باید می بود تا هر ردیفی ک بافتم بگذارم رو سینه ش و بگم می خوام اندازه ش درست دربیاد.. اما نیست و نیستم و نیستیم.. و پاییز همچنان از پشت این شیشه ی دودی ب تماشا نشسته خواهد شد..و نه بیرون در حال خلق لحظه هایی ورث رایتینگ اباوت!
اونقدر تجربه دارم ک بدونم هیچ مردی معجزه نمی کنه، اما اینو می دونم می تونه بهانه ای باشه برای زن تا خودش معجزه گر شه..

+دیروز،بیست مهر نود و چهار عالی پیش می رفت رو ابرا قدم می زدم تا لحظه ای ک اون مرد رو دیدم که تو پیاده رو مثل دختربچه ای بعد از گم شدن عروسکش گریه می کرد.. موتورِ فکستنی ش رو، تنها منبع درآمدش رو پلیس گرفته بود..دلم میخواست به افسرِ بگم حتی سگ هم می دونه کی رو بگیره و کی رو بیخیال شه،از سگ کمتری..
چشمام پر بود وقتی رفتم پیشش بهش گفتم باور کن همچیز درست میشه، به خدا درست میشه..
اما وقتی برگشتم و تو حموم بغضم ترکید می دونستم هیچ چیز درست نمیشه و صدای بابا بعد گفتن ماجرا بهش توی سرم بود وقتی با تاثر گفت دخترم اینا همه از فقر و فلاکتِ..

سه شنبه ۲۱ مهر ۹۴

14-Gloomy Sunday

من،

هیچ کسی را آن سوی دیوار نداشته باشم شاید ..

اما در این غروب کسالت بار

هیچ چیز

به اندازه ی تلفنی از زندان ،

خوشحـالم نمی کند!

و مـــردی که ..

اعــتراف کند

گاهــــی ..

به جای آزادی ،

به من می اندیشد ...

{ رویا شاه حسین زاده }

۱ نظر

12-Songs to change the world

لیست آهنگ ها.

+ ترتیب نشانگر هیچ چیز نیست جز ناتوانیِ من تو اولویت دادن به آهنگایی که سالهاست درگیرشونم. سالهاست عاشقشونم..

++تعداد خیلی خیلی بیشتر از اینهاست این یه اینتروداکشنِ. باید تمرکز کنم تا یادم بیاد،چیزی که الان برام غیرممکنِ.

+++ حتی اونهایی که مطمئنم خیلیا شنیدن و بارها خودم تو وبم بهش اشاره کردم رو هم گذاشتم.

Hey You by Pink Floyd

How to Disappear Completely by Radiohead

Carnival of Rust by Poets Of The Fall

One Last Goodbye-Dreaming light-Flying-Angels walk among us by Anathema

Warning Sign by Coldplay

The Reason by Hoobastank

Not Strong Enough by Apocalyptica

Comfortably Numb-Wish You Were Here-Welcome To The Machine by PF

OK-Before-After-Conceiving you -Reality Dream III by Riverside

Again by Archive

The man who sold the world-Bleach-Come as you are-Where did you sleep last night by Nirvana

Space Oddity by David Bowie

Imagine by John Lennon

Hotel California by The Eagles (The live version)please

Sour Times by The Civil Wars

Turn The Page by Bob Seger

Never Gone By Back Street Boys

I`m Gonna Leave You By Led Zeppelin

505by Arctic Monkeys

Only You by Bobby Kim

Need You Now by Lady Antebellum

Lithium-Hello-My Immortal By Evanescence

جمعه ۱۷ مهر ۹۴

You`ve been a part of me-11

این اون آهنگیِ که دو هفته ست نمیگذاره نفس بکشم..
برای ماریوش کامنت گذاشتم،نوشتم امیدوارم روزی برسه جایی بیرون از کشورم وقتی افلاوت رو می خونی باهات زمزمه کنم..

Afloat

کلیک کن روش و بهش گوش بده.بقیه ی آهنگارو هم ب مرور می گذارم...

پنجشنبه ۱۶ مهر ۹۴

10- come as you are

کام گرفتن از فیلترپلاس ت..

فوت شدنش تو صورتم ..

نگه داشتن ته سیگارها تو دستمال خون آلود..

انگار یک قرن گذشته..

Damn it-9

بعد دو سال و نیم دوری از حرف زدن با غریبه ها همون دلیلی که اولین بار کشوندم به چترومای انگلیسی منو برد اون سمت. ب محض ورود تمام حسِ نفرت انگیز اون سال ها یهو سمتم سرازیر شد. اسم های تهوع آور..

گفتم ماری نیاز داری به اینکار،نیاز داری از زبانت استفاده کنی، نیاز داری ریئکشنت رو تقویت کنی، نیاز داری فلوئنسیت رو برگردونی.. با اسم damn it رفتم تو و بنگ..

you have 37 new messages

و حالا اسم هاشون:

bigck4curvy که همون مودبانه ی اینِ طرف راستیده و دنبال یه کروی در حد کیم کارداشیان می گرده ک دستی رو بخوابونه

Cum-minyou ک دیگه لازم ب توضیح نیست واضح و گویا ست

Da-dy4u

grl-nxt door

و ..

با بیست نفری که حرف زدم همشون یه جمله گفتن: you are funny and a nice person.hope you were horny,too

!! و من شدم تنها کسی ک هورنی نیست و مجبوره بگه فقط می خواد یه کانورسیشن نرمال داشته باشه!اسکایپ و کیک نمیخواد، که لخت نیست، که تمایل نداره ببینه مال کی بزرگتر و سفت ترِ، که سایز نمیده، که اگه میتونست همشونو به گلوله میب ست که بتونن سینه ی قبرستون طول فلان چیزشونو سانت بزنن.

گریه م میگیره تو چت! اینکه طرف عالیه، دوبرابر شوخی های من شوخی می کنه، که میبینم لذت بردنش رو از مکالمه اما آخر سر میرسه به سایز bra ی من! و تلاشش به سمت یافتنِ راهی به سمتِ شلوارمِ.. به چهارتا لِز هم حرف زدم،همشون چقدر متاسف بودن از اینکه انقدر آروم و مودب و شوخم اما تمایلی ب سک س چت ندارم. ساندرا نوشت: چقدر حیف..

کشیدم بیرون اما من این زبان لعنتی رو چکار کنم؟ چکارش کنم؟ چکارش کنممممممم..

با این جماعتِ همیشه هورنی چه کنم؟

با این مردایی که بقول طرف از دیسنت کانورسیشنم لذت میبره اما هی ترند آن تر میشه چی..

دلم می خواد جیغ بکشم. یاد گرفتن هر زبانی تو این جهنمی که انگلیسی حتی زبان دومش نیست یه خریتِ... بیست برابر اونچه بابت یادگرفتن خرج کردم تو تدریس گرفتم اما پول در آوردن ازش آخرین هدفم بود. لذت م پس چی؟