کشف دهان تو

من از نهایتِ شب حرف می زنم..


قلبم درد می کنه اما اجازشو نداره.

    • دوشنبه ۲۴ خرداد ۹۵

    So parlare un po` di Italiano

    I`m falling for Italian.:)

    • دوشنبه ۲۴ خرداد ۹۵

    127. ب تیررس ک رسیدم، بزن، درنگ نکن

     

    دنیایِ سوفی بهتر از اونچه تصورش رو می کردم بود و خودم بدتر از اونچه.. تمرکزِ اساسی می خواد چیزی ک برام الان شبیه به یه جوکِ.

    سشنبه با مریم گذشت و فوق العاده بود. هر ثانیه ش. یه مسافرتِ طولانیِ دور با هم الان تو لیستِ بزرگترین آرزوهای جفتمونه.

    فردا جمعه ست، و این جمله نیاز به ادامه نداره.

    صورتیِ  نزدیک و نزدیک تر میشه.

    عروسیِ مونیکا و چندلر نزدیکِ.

    من رو دوباره زنده کن..

     

    • جمعه ۲۱ خرداد ۹۵

    215.It dawned on Her

    • دوشنبه ۱۷ خرداد ۹۵

    214.مرا ببخش ک با دوری ات زنده ام هنوز...



    خدایا یکم مریم ببار. حسِ امنیتِ کنارش بودن. حسِ محکمی بعد از شنیدن حرفاش، حسِ خوبِ مواظبت شدن. انگار ک بچه شدم.

    سشنبه. برای سشنبه لحظه شماری می کنم. برای اومدنش. برای حرف های بعد کلاسمون. برای ستون هایی ک زیرِ سقف فرو ریخته م می گذاره.




    • يكشنبه ۱۶ خرداد ۹۵

    213.کثیف


    • شنبه ۱۵ خرداد ۹۵

    212.مای اسکار، مای ثرن

    مارک پرسید: آرزوی کنسرت رفتن داری؟ کنسرت کی؟

    : می خوام برم کنسرت ریورساید و وقتی ماریوس  افلاوت  رو می خونه بمیرم. 

    :آیم اسپیچلس

    • شنبه ۱۵ خرداد ۹۵

    211.دور باید شد از این خاک غریب

    dcfvghbjnkml

    • شنبه ۱۵ خرداد ۹۵

    210.F you


    ertfyhuij

    • جمعه ۱۴ خرداد ۹۵

    pretentious

    کدوم سخت ترِ؟ تظاهر ب اهمیت دادن در عین بی اهمیتی یا تظاهر ب بی اهمیتی در عین اهمیت داشتن؟ 

    و چیزی هست ب اسم مصلحت. و چ بیزارم ازش ک مجبورم می کنه تمام روز ترکیبی از دو شرایط بالا باشم. ک ب بعضی جملات و افراد لبخند بزنم درحالی که تو دلم و سرم یکی داره داد میزنه ' وات د ف.اک؟' .. و بی لبخند و سرد با افرادی روبرو شم ک هر کلمه ای که میگن دلم می خواد از شوق گریه کنم.

    و این نمایش عذاب آور هر روز روی صحنه میره و من ستاره ی این نمایشم.

    ب قول شاعر:

    چ سخت می کاهد از جانم این نمایش...

    • جمعه ۱۴ خرداد ۹۵