کشف دهان تو

ایت ایز

    • دوشنبه ۹ اسفند ۹۵

    That`s how I lost my eyesight n can`t see u anymore

    • شنبه ۷ اسفند ۹۵

    ک

    مثل بادکنکِ سوزن خورده م. حالِ کیبورد ندارم.

    از چیزی ناراحت نیستم. حالم خوبه. با مرمر بیرون رفتیم، برف بازی کردیم. با نیلو هم قراره برم بیرون و شب خونشون. تولدها نزدیکِ و تبِ کادو خریدن از درون حسی خوب میده. تمام ساعتای خونه بودن فیلم می بینم. چشمام می سوزه. دیروز کل طایفه جمع شدیم و بعد مدت ها اونقدر خندوندم ک خوب تر شدم.

    در ایز سامتینگ میسینگ..


    • شنبه ۷ اسفند ۹۵

    shush

    • پنجشنبه ۵ اسفند ۹۵

    nth to say

    • چهارشنبه ۴ اسفند ۹۵

    I wanna B free

    • جمعه ۲۹ بهمن ۹۵

    can`t stop lovin you

    • جمعه ۲۹ بهمن ۹۵

    زرغلاتنممککمهخت



    من، در یک تصویر. تمامِ من.

    وقتی گفته میشه بی تو زندگی ای وجود نداره..و دلم می خواد نباشم تا وجود نداشته باشه.

    • پنجشنبه ۲۸ بهمن ۹۵

    خوابم میاد..

    • پنجشنبه ۲۸ بهمن ۹۵

    همین حالا..

    • پنجشنبه ۲۸ بهمن ۹۵