کشف دهان تو

و اینجا گیلانِ من، بهشت م، Eden..

اما هرجای این خاک با خونواده م بهشتِ من محسوب میشه.. از همه تقریبا یکبار اینجا یا اونجا نوشتم اما چقدر نسبت ب برادرم کم لطف بودم. بهشت داداشمِ که دنیارو هم بگردم بهتر از اون نمی تونم پیدا کنم. داداشم اونقدر ماهه که آرزومه یکبار از این قالبِ مسخره ی مار ینایی ک هستم در بیام و راحت بهش بگم تی جانره میرم من.. داداشم تو اوجِ معین و ابی و سیاوش گوش دادنا یهو وقتی slipknot که پلی میشه با خنده نگام میکنه چون میدونه من دوست دارم، بهش میگم شماها با این آهنگا ارتباط برقرار نمی کنید بزن بره اما میگه تو که خوشت میاد و صداش رو بلندتر می کنه. داداشم یعنی امنیت، یعنی اعتماد چون می دونم اگه هرکار اشتباهی هم بکنم پشتم می مونه، هرگز سرزنش نمی کنه، هرگز حتی برام اخم نمی کنه. من همونی م که وقتی ب دنیا اومدم می خواست ببره بندازتم دور چون دلش می خواست برادر داشته باشه و دختر بودنم زده بود تو ذوقش. این همونه که الان راحت جلو جمع میگه مار ینا قلب منه..

جمعه ۲۳ مهر ۹۵

روزِ پاییزیِ میلاد تو در یادم هست..

تولدت مبارک، هرجا ک هستی..

آرزو می کردم
   تو را در روزگار دیگری می دیدم
       روزگاری که گنجشکان حاکم بودند
              آهوان، پلیکان ها یا پریان دریایی.
                     نقاشان، موسیقی دان‌ها، شاعران،
                         عاشقان، کودکان و یا دیوانه ها...