دلم می خواست جایی بودم ک می تونستم غلت بزنم. تند. چرخیدن مثل نمای لباس ها تو ماشین لباسشویی وقتی داره خشک میکندشون. هرچی هست بیرون کشیده میشه. له می کنه اما خالص پس میده..
تو تاریکی ابعاد اتاقم رو مجسم می کنم.. اونقدریه ک تنها ناخالصی یک دقیقه از امشبم رو بگیره.
باید جایی برای غلت زدن میساختن. اتاقی بزرگتر شاید..
- سه شنبه ۲۰ شهریور ۹۷