مامان گفت ماری اگر همینطور بخوای فاصله بگیری از دست میدی ها..
و صبح، تا گل فروشی قدم زدم و رُزِ سرخ تنها انتخاب بود..
روبروش ک نشستم با پشت دست چشمش رو خشک کرد و گفت چقدر دلم برات تنگ شده بود..
منم. منم. منم.
Let`s drag each other to a different era
- سه شنبه ۱۷ بهمن ۹۶