ساعت سه و سامتینگه و که چی بشه چیزی تایپ کردن؟ تو همین چند دقیقه بی هدف باز نگه داشتن این صفحه بارها جملاتم رو پاک کردم و هربار ب جهنم. هرروز تکه ای کنده و گم میشه..

+امشب بله گفت.. و اشک هام از ذوق نبود. از ترس از آینده ای بدون دوست.

++ گم شدم تو خم جاده..

+++ شوق رفتنو بگیرن..