اشتیاقم کو؟
تو این روزهای ب قول مرمر "نا آروم"، نوشتن هم چاره نیست. دوا نیست. جواب نیست.
اینجا هیچ چیز نیست. تمایل. کشش.
یه بلاتکلیفیِ سنگین.
و انتظار. منتظرم مامانم بهتر شه. مامانم دوباره بلند شه. مامانم ندونه درد چی هست.
و باز منتظرم. منتظرم شقایق دوباره راه بره. بدون عصا. بدون باندپیچی.
و منتظرم دوباره ب زندگی نرمال برگردیم. زندگی ساده ی معمولیِ خوبمون.
من فاکین منتظرم..
- دوشنبه ۲۲ خرداد ۹۶