نمیام، نمیام، نمیام اما وقتی میام پر م. فرقی نمی کنه پر از چی، فقط پرم.
امی داره میگه: آی کنت سی 9 تو یو..
امی شاید اما من نه.. من می تونم. آی کن..
تماما خستگی م..
تو تمام کلاس ها و راهروهای آموزشگاه عکس ها و پوسترهای موتیویشنال چسبوندند، ک انگیزه ایجاد کنه.. و تنها منم ک تک تکشون رو خوندم. تنها منم ک می دونم رو پله های طبقه ی سه ، اون وسطا عکسی هست ک توش طرف خودش رو دار زده. سه ساله اون عکس اونجاست و هزاران بار خواستم ب کسی بگم تا بکندش، یا خودم بکنم اما امروز وقتی ده دقیقه خیره موندم بهش و جمله ی زیرش رو بارها خوندم تصمیم گرفتم بگذارم اونجا بمونه. سه ساله کسی نفهمیده اون ادم ک تنها پاهاش تو عکس مشخصه خودش رو از جایی آویزون کرده و جمله ی زیرش ک نوشته "من آویزون میشم و مثل بچه ای ب خواب می رم، آی هنگ اند اسلیپ لایک ا بیبی" سوساید نُت طرف بوده نه جمله ای برای توصیه ب اینکه آروم باشید. ماها خیلی وقتا خیلی چیزهارو نمی بینیم. می بینیم اما نگاه نمی کنیم، و من نگاه کردمش. من می گذارم اونجا، تو اون بدشانسیِ بی توجهی بهش بخوابه. هنگ اند اسلیپ..
منم میرم بخوابم.
اما ن قبل از انتخاب ی عکس..
- پنجشنبه ۲۸ ارديبهشت ۹۶