اومدم بنویسم امروز از اون روزهای "نمی دونم چمرگمه" ست اما دیدم اون ته مه ها می دونم. می دونم چ مرگمه. می دونم. می دونم که مولای سبزپوشِ اِبی رو گوش می دم.. می دونم که تاک تو می گوش میدم.. می دونم .. که دوباره رفتم سمت عکسای سیاه سفید، فولدر د شت 28.. می دونم ک اس دادم مرمر گفتم فردا آزادی بریم بیرون؟ .. می دونم دردم چیه.
من مثل یک درخت
تنها و سوگوار
در فصل برف و یخ
مایوس از بهار
تو آمدی و باز
پیدا شد آفتاب..
می دونم اما درمان نمی کنم. هرت ما ری، هرت مور. یو دیزرو ایت..
- يكشنبه ۱۷ بهمن ۹۵