اومدم بنویسم امروز از اون روزهای "نمی دونم چمرگمه" ست اما دیدم اون ته مه ها می دونم. می دونم چ مرگمه. می دونم. می دونم که مولای سبزپوشِ اِبی رو گوش می دم.. می دونم که تاک تو می گوش میدم.. می دونم .. که دوباره رفتم سمت عکسای سیاه سفید، فولدر د شت 28.. می دونم ک اس دادم مرمر گفتم فردا آزادی بریم بیرون؟ .. می دونم دردم چیه.

من مثل یک درخت

تنها و سوگوار

در فصل برف و یخ

مایوس از بهار

تو آمدی و باز

پیدا شد آفتاب..

می دونم اما درمان نمی کنم. هرت ما ری، هرت مور. یو دیزرو ایت..