من واقعا دارم می ترسم. نیم ساعت پیش جویی ب چندلر گفت: چندلر،آیم اسکرد.
و کاش یکی اینجا بود و صداش میزدم و می گفتم که از ندونستن اینکه اینجا چه خبره می ترسم. مسخره ست همه چیز. این به قول "ب" اتاق سایبری من طبقه ی آخر، ته راهرو "بیان" بوده. اوج عبور کسی از جلوی در این اتاقم سی چهل تا بازدید.. اما الان میرم و بر می گردم و اون اعداد باز از دویست عبور کرده.. پشت در اتاق تاریک و کوچکم چه چیزی در جریانه؟ حسی ب این اعداد ندارم. ما تمام عمر به هر نحوی بازیچه ی اعداد بوده ایم. اعداد تو کیف پولمون، اعداد تو شناسنامه، و چندسالی هست بازیچه ی اعداد لایک و..
نه. هیچ چیز مهم نیست.
و اما اینجا.. الان که مثل دیشب به "تاک تو می" گوش می دم. تاک تو می.. .. بیبی تاک... ایتس می.. تاک تو می.. دماغم کمی زودتر از چشم هام ب خاطر هجوم ناگهانی اشک ب سوزش افتاد. این آهنگ رو برای دیوار اتاقم پلی کنم دهان باز می کنه و حرف میزنه، مگه نه؟.. خواستم بگم تمام آهنگا رو گرفتم. تام یورک و تکرار در ایز ا وی آوت.. استیون ویلسونی که .. دنت هیت می، آیم نات اسپشل لایک یو..
بیبی تاک
تو می
پلیز تاک
تو می
ایتس می
تاک تو می..
فاک.
- چهارشنبه ۲۲ دی ۹۵