فقط یک کلمه؟ همین؟ .. ما رینا! جمع کن خودتو احمق جانم. جمع کن این تکه های درهمِ پازلِ روح و روان ت رو. پاشو برو بیرون.. کاهو، کلم،کرفس، هویج، فلفل دلمه ای.. لیستت رو میزِ. با اینها برگرد و ب خرد کرد همه ی دنیا تو یه ظرفِ سالاد مشغول شو. تعجب می کنم، از تویی ک دو قدم ب جلو میری و سه قدم ب عقب برمی گردی. بقولِ مادرم دستِ دلم شکسته.. کجاست اون پس؟ کو؟ یه کلمه به فا ک داد ت؟ تویی رو ک به اونا گفتی باید ساختمونِ نیمه کاره ی گرامرتون رو خرد و دوباره پی ریزی کنم و بالا برم.. خودت چی؟ تو ک پر از خرد شدن های پیاپیی بالا رفتنت کو؟ می دونی این حس ها ربطی به این چند روزِ پادشاهی هورمون ها نداره، اگر هم ربطی داشته باشه ب خونیِ ک از دهانت میادِ. نفسِ عمیق. نفسِ عمیق. تو لییدینگ رُلِ این نمایش نیستی. یوو آرنت د استار آندر د اسپات لایت. حقی نداری. اجازه نداری. اعتماد نداری. باور نداری.هیچی نداری. دستتِ مشت شده ت رو ک باز کنی همچی تموم میشه، آروم میشه این یو کن دای این پییس ف د رست آو یر گری لایف هان.
Say, yes they know that you've hurt yourself another time
Don't they know that you're full of pain already?
Yes they know that you've hurt yourself another time
Decadence isn't easy, is it?
Then you slowly recall all your mind
Why, your soul's gone cold, and all hope has run dry
Dead inside
Never enough to forget that you're one of the lonely
Slowly recall all your mind
..
- پنجشنبه ۱۰ تیر ۹۵