لعنت ب تمام فرودگاه های دنیا..

وقتی پشت شیشه ایستادی و به انبوه آدم ها نگاه می کنی که از پله ها ب پایین میان.. وقتی بالاخره میبینیش..و هیچ چیز دیگه نمی بینی..

وقتی منتظره چمدوناش بیان و از پشت شیشه فقط به تو نگاه میکنه.. وقتی لبخند محوش با دیدن کف دستت چسبیده شده ب شیشه پررنگ میشه.. وقتی زنگ میزنه و چشم تو چشم هم دو طرف شیشه مثل زنی که به ملاقات شوهرش تو زندان رفته گوشی ب دست از تنگیِ قفس میگه..  وقتی لحظه ی آزادی فرا میرسه و بقیه با لبخند نگاهتون می کنن ک چطور در هم تنیده میشید.. وقتی وقتی وقتی.. لعنت ب همه ی فرودگاهها که فقط یه دمو از بودنت نشون میده..