کمتر از پنج روز..

اونقدر بزرگ ک ناخوادآگاهم از فکر بهش شونه خالی می کنه..فردا راجع بهش فکر کن ماری،فردا،فردا...


:... همه چیز نیست، دلم می خواد کنارت قدم بزنم..


 و اینبار از غار بیرون خواهیم اومد، که پشت می کنیم ب همه ی پوزیشن ها، که آبان رو به ریه می کشیم..

فردا راجع بهش فکر می کنم.